سید حسین کوهکمریوی عموی پدری سید محمد حجت کوهکمری و اولین شخصیت علمی و فقهی از خاندان کوهکمری بوده و با سی و یک واسطه نسباش به امام سجاد (علیهالسلام) میرسد. او در تبریز، کربلا و نجف علوم دینی را نزد اساتیدی چون شریف العلماء مازندرانی، صاحب ضوابط، صاحب فصول، علی کاشف الغطاء، شیخ مرتضی انصاری، صاحب جواهر و دیگران فرا گرفت و از زمان استادش شیخ انصاری به تدریس فقه و اصول پرداخته و شاگردان بسیاری را تربیت کرد. ایشان بعد از وفات شیخ انصاری در ردیف میرزای شیرازی مرجعیت بسیاری از مناطق را عهدهدار شد. از ایشان تالیفات بسیاری در موضوع فقه و اصول برجای مانده که به وسیلة النجاه و حاشیه بر فرائد الاصول میتوان اشاره کرد. ۱ - موطن و اجدادروستای کوه کمر، یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان زنوزق بخش مرکزی شهرستان مرند واقع شده است. این آبادی، موطن آباء و اجدادی آیت الله سید حسین کوه کمری است. آنجا، یکی از مناطق ییلاقی و خوش آب و هوای مرند است. کوه کمر، در ۲۰ کیلومتری شمال شرق زنوزاز از توابع شهرستان مرند قرار دارد. روستای یاد شده، در جوار کوه و بقعه زنجیر (سلطان سنجر؟) و چشمه پر آب و گوارای «داش چشمه» واقع شده است. در صد متری این چشمه جوشان، چشمه آب «کس» که به «آب مور» معروف و یک چشمه معدنی است، قرار دارد. [۱]
سید مرندی، میر هدایت، نگاهی به تاریخ مرند، ص۱۸۸.
بیشتر ساکنان این روستا، از نسل سید حسن بابا هستند. چند خانواده غیر سید نیز در این روستا زندگی میکنند که در اصطلاح محلی به آنان «غریبه» میگویند. اهالی روستا مذهب اثنا عشری دارند و به شغل کشاورزی و دامداری مشغولاند. از تاریخ شکلگیری روستا اطلاعی در دست نیست، ولی احتمال میرود که با سکونت سید حسن بابا (مقبره مبارک سید جلیلالقدر و صاحب کرامات متعدد مرحوم سید تاجالدین حسن مشهور به «سید حسن بابا» در روستای کوه کمر قرار دارد و مرقدش در آن دیار مورد توجه اهالی است. وی در سده نهم هجری قمری وفات کرد و در همان روستا به خاک سپرده شده است. متاسفانه حالات وی در جایی درج نشده است) در آنجا این روستا شکل گرفته و رفته رفته به صورت دهی آباد در آمده است. (گفتوگو با آیتالله سید عبداللطیف قرشی) در چند سده پیش، خانوادههای مختلفی از این سلسله به شهرهای همجوار مانند خوی و تبریز و اهر کوچیدهاند. ۲ - نسبنامهنسبنامه آیتالله سید حسین کوه کمری، با سی و یک (شجرهنامه ایشان تا امام چهارم (علیهالسلام)، را بیست و پنج واسطه نقل میکند) [۲]
خیابانی، ملا علی، علمای معاصرین، ص۳.
[۳]
شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۳۰۷.
واسطه به امام زینالعابدین (علیهالسلام)، منتهی میشود. این شجرهنامه که با ظرافت خاص و دقیق نوشته شده، هماکنون در نزد بازماندگان وی موجود است.متن نسبنامه ایشان چنین است: السید حسین بن السید محمد بن السید حسین بن السید محمد بن السید حسن بن السید حیدر بن السید شمس الدین بن السید امین بن السید نورالدین بن السید شمس الدین بن السید اسمعیل بن السید محمد بن السید علی بن السید عباس بن السید فخرالدین بن السید هاشم بن السید حسن بن السید علی بن السید فخرالدین بن السید شرف الدین بن السید شمس الدین بن السید محمد المصری الملقب بالحجازی بن السید شجاع الدین بن السید محمود بن السید سلیمان بن السید عقیل بن السید احمد بن السید حسن بن السید علی بن السید حسین بن السید جعفر (مرحوم آیتالله سید محمد حجت کوه کمری در حاشیه این شجرهنامه در مورد سید جعفر مینویسد : و الصحیح هو الحسن بن السید علی بن الامام زین العابدین علیهالسّلام و هذا هو الحسن الافطس بن علی اصغر بن الامام السجاد (علیهالسلام) بن السید علی بن علی الحسین السجاد (علیهالسلام). [۴]
اشکوری، سید جعفر، فهرست کتب خطی کتابخانه سید محمد حجت کوه کمری، ص۱۷.
آیت الله سید ابراهیم علوی خویی در شجرهنامه استخراجی خود، شجره آیتالله کوه کمری را در کمتر از بیست واسطه، به امام سجاد (علیهالسلام)، میرساند (شجرهنامه استخراجی آیتالله سید ابراهیم علوی خویی، موجود در نزد نگارنده) که به نظر میرسد خالی از اشکال نباشد. ۳ - ولادتآیتالله سید حسین کوه کمری (اسم ایشان در کتابهای تراجم به صورتهای «تبریزی کوه کمری» و «ترک کوه کمری» نیز آمده است) معروف به «سید حسین ترک» و «سید ترک»، [۵]
حرزالدین، محمد، معارف الرجال، ج۱، ص۲۶۲.
[۶]
آقا بزرگ تهرانی، الکرام البرره، ج۱، ص۴۲۰.
عموی پدری آیت الله سید محمد حجت کوه کمری، اولین شخصیت علمی و فقهی از خاندان کوه کمری است که بنا به نوشته آیت الله حاج ملا علی خیابانی تبریزی و آیت الله سید محسن امین و حاج شیخ محمد شریف رازی، در روستای ارونق [۷]
خیابانی، ملا علی، علماء معاصرین، ص۳-۶.
[۹]
شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۳۰۸.
و بنا به تصریح آیت الله شیخ آقا بزرگ تهرانی و شیخ محمد حرزالدین، در کوه کمر [۱۰]
آقا بزرگ تهرانی، الکرام البرره، ج۱، ص۴۲۰ـ۴۲۳.
[۱۱]
حرزالدین، محمد، معارف الرجال، ج۱، ص۲۶۲.
دیده به جهان گشود. (طی تحقیقی که بعضی از محققان معاصر انجام دادهاند، محل ولادت ایشان روستای «هریس» از توابع شبستر است. این روستا در دامنه جنوبی کوههای «میشو» و در شمال شرقی دهستان «تیل» واقع شده است)تحقیق مطلب در خصوص محل ولادت وی این است که خاندان آن مرحوم چند قرن قبل از تولد وی از کوه کمر به هریس و خوی و تیل مهاجرت کردهاند، اما چون همه سادات هریس، به کوه کمر معروفاند، برخی چنین تصور کردهاند که زادگاه آن فقیه وارسته کوه کمر بوده است. بنابراین محل تولد حضرت آیت الله سید حسین کوه کمری، روستای هریس است. آن روستا با مردم متدین و باصفایش شهرت دارد. این روستا در دامنه جنوبی کوههای میشو و در ضلع شمال شرقی دهستان تیل واقع شده است. [۱۲]
فرقانی، محمدجواد، مختصری از تاریخ شبستر، ص۵۸.
او دوران کودکی را تحت سرپرستی مادرش در زادگاه خویش سپری کرد. آیت الله ملا علی واعظ خیابانی در اینباره مینویسد: ... در عنایت تامه مادر گرامیاش پرورش یافته و آن مخدره صالحه در تربیت و تغذیه آن وجود مسعود، کمال مراقبت و تمام مواظبت مسلوک داشته و به نیکوتر وضعی و خوشتر وجهی حضانت نمود، حتی اینکه هرگز در حال جنابت او را شیر نمیداد، بلکه بعد از غسل و تحصیل طهارت شیر میداد. از اثر آن طهارت واقعیه، این فضائل نفسیه و کمال معنوی و پاکی ذات مقدس به ظهور پیوست. [۱۳]
خیابانی، ملا علی، علمای معاصرین، ص۳.
۴ - تحصیلات و اساتیدسید حسین پس از نشو و نما در زادگاهش و کسب اولیات علوم ادبی، به حوزه علمیه تبریز رفت و در حوزه آن سامان درسهای سطوح را از محضر آیت الله میرزا احمد مجتهد تبریزی [۱۵]
نادر میرزا، تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز، ص۱۱۷.
[۱۶]
آقا بزرگ تهرانی، الکرام البرره، ج۱ ص۱۰۲ـ۱۰۳.
[۱۷]
تربیت، محمدعلی، دانشمندان آذربایجان، ص۳۵.
[۱۸]
اعتماد السلطنه، محمدحسن، الماثر و الآثار، ص۱۷۳.
[۱۹]
امینی، محمدهادی، معجم رجال و الفکر الادب فی النجف، ص۸۲.
[۲۰]
صدر حاج سيدجوادی، احمد، دایرة المعارف تشیع، ج۴، ص۷۶.
[۲۱]
علامه امینی، شهداء الفضیله، ص۵۴۷.
[۲۲]
مجتهدی، مهدی، رجال آذربایجان در عصر مشروطیت، ص۶۷.
[۲۳]
الوانساز خویی، محمد، فرهیختگان آذربایجان، خطی.
[۲۴]
علیزاده، میرزا عمران، نامداران تاریخ ، ج۲، ص۲۰۸-۲۱۰.
و پسرش آیتالله میرزا لطف علی مجتهد امام جمعه به خوبی فرا گرفت و سپس برای تکمیل دروس راهی عتبات عالیات گردید و در شهر کربلا از محضر آیت الله شریف العلماء مازندرانی، آیت الله سید ابراهیم قزوینی صاحب ضوابط، آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانی، صاحب فصول و در نجف اشرف از خدمت آیت الله شیخ علی کاشف الغطاء، شیخ اعظم شیخ مرتضی انصاری، آیت الله شیخ محمدحسن نجفی صاحب جواهرالکلام استفاده برد و چندی بعد مجلس درس را فقط به شیخ انصاری اختصاص داد.سید در زمان استادش شیخ مرتضی انصاری درس استادش را برای تعداد زیادی از فضلا تقریر میکرد و استادش علم و تقوایی که در او سراغ داشت، از او تجلیل میکرد تا جایی که احتیاطات و بعض امور را به او محول کرد. [۲۵]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۲۶۰.
۵ - اجازاتمتاسفانه از مشایخ سید، اطلاعی به دست نیامد، اما ایشان به چند نفر اجازه داده که نام آنان بدین قرار است: ۱ ـ سید محمدتقی طالقانی (اجازه اجتهاد)؛ [۲۶]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۱، ص۲۴۳.
۲ ـ سید مرتضی جزائری (علم الهدی)؛ [۲۷]
مرعشی نجفی، سید محمود، المسلسلات فی الاجازات، ج۲، ص۳۴۵.
۳ ـ شیخ احمد تفرشی نجفی؛ [۲۸]
امامی خویی، محمدامین، مرآة الشرق، ج۱، ص۱۲۸.
۴ ـ شیخ علیاکبر نهاوندی؛ [۲۹]
مرعشی نجفی، سید محمود، المسلسلات فی الاجازات، ج۲، ص۳۷۷.
[۳۰]
جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۳، ص۳۰۰-۲۹۳.
۵ ـ شیخ محمدعلی خونساری نجفی؛ [۳۱]
امامی خویی، محمدامین، مرآة الشرق، ج۲، ص۹۲۳.
۶ ـ ملا احمد کوزه کنانی تبریزی؛ [۳۲]
امامی خویی، محمدامین، مرآة الشرق، ج۱، ص۱۳۴.
۷ ـ میرزا ابوطالب زنجانی؛ [۳۳]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۳۵۵.
۸ ـ ملا محمد فاضل شربیانی؛ ۹ ـ سید حسن کاشانی؛ [۳۴]
حرزالدین، محمد، معارف الرجال، ج۱، ص۲۶۴.
۱۰ ـ ملا علی نهاوندی. [۳۵]
خیابانی، ملا علی، علمای معاصرین، ص۴.
۶ - تدریسایشان در زمان استادش شیخ انصاری کرسی تدریس بزرگی برپا کرد و به علت وسعت اطلاعات و خبرویت در تدریس فقه و اصول مشهور گردید و معروف است که نزدیک به هفتصد و یا هشتصد (تعداد شاگردان او را بیش تر از ۸۰۰ نفر گفته) [۳۶]
قمی، عباس، فوائد الرضویه، ص۱۴۸.
[۳۸]
خیابانی، ملا علی، علمای معاصرین، ص۴.
[۴۰]
شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۳۰۸.
[۴۱]
امامی خویی، محمدامین، مرآة الشرق، ج۱، ص۶۰۴.
نفر از فضلا در درسش حاضر میشدند، ولی به جهت احترام به شیخ درسش را مقدمه درس استاد قرار داده بود. اهتمام و جدیت عجیبی در درس و بحث داشت و کلاس درس را به ندرت تعطیل میکرد.اعتماد السلطنه در خصوص تدریس بعد از شیخ ایشان مینویسد: آقای سید حسین کوه کمری، علامه اقران و محقق دوران بود. در میان تلامذه بزرگ شیخ الطائفه مرتضی انصاری، عدیل حجة الاسلام میرزای شیرازی بود. بعد از وفات مشارالیه مجلس درس او در نجف اعتبار به هم رسانید و در اصول و فقه، اسلوبی سلیس و مشیی با اقتصاد داشت. به همین جهت شاگردان وی از سایر مجتهدان بیشتر است. [۴۲]
المآثر و الآثار، اعتماد السلطنة، ص۱۴۸.
۶.۱ - شاگرداناسامی برخی از شاگردان فاضل او چنین است: ۱ ـ ابوالفضائل سید عزیزالدین زنجانی (پدر بزرگ آیت الله سید عزالدین زنجانی)؛ [۴۳]
تاریخ زنجان، سید ابراهیم زنجانی، ص۱۰۲.
۲ ـ سید ابراهیم دامغانی؛ [۴۴]
آقا بزرگ تهرانی، الکرام البرره، ج۱، ص۴.
۳ ـ سید احمد دماوندی؛ [۴۵]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۱، ص۸۹.
۴ ـ سید جعفر قزوینی؛ [۴۶]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۱، ص۲۸۸.
۵ ـ سید حسن علوی سبزواری؛ [۴۷]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۱، ص۳۸۴.
۶ ـ سید حسن کاشانی؛ [۴۸]
حرزالدین، محمد، معارف الرجال، ج۱، ص۲۶۴.
۷ ـ سید حسین آل طالقانی؛ [۴۹]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۱، ص۴۱۲.
۸ ـ سید زکریا قزوینی؛ [۵۰]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۲۷۲.
۹ ـ سید صالح مجتهد اردبیلی؛ [۵۱]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۳۳۴.
۱۰ ـ سید عبدالکریم لاهیجی؛ [۵۲]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۳۳۹.
۱۱ ـ سید عبدالله بهبهانی؛ [۵۳]
مرعشی نجفی، سید شهابالدین، الاجازة الکبیرة، ص۴۱۴.
۱۲ ـ سید عبدالمجید گروسی؛ [۵۴]
حرزالدین، محمد، معارف الرجال، ج۱، ص۲۶۴.
۱۳ ـ سید علی ایروانی؛ [۵۵]
خیابانی، ملا علی، علمای معاصرین، ص۸۸.
۱۴ ـ سید علی جزائری شوشتری؛ [۵۶]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۴، ص۱۴۸۵.
۱۵ ـ سید فتاح سرابی؛ [۵۷]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۳۰۳.
۱۶ ـ سید محمدتقی طالقانی؛ [۵۸]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۱، ص۲۴۳.
۱۷ ـ سید محمدتقی طباطبایی تبریزی؛ [۵۹]
اشکوری، سید جعفر، فهرست کتب خطی کتابخانه سید محمد حجت کوه کمری، ص۲۰، ش ۶.
۱۸ ـ سید محمدجواد آقامیری دزفولی؛ [۶۰]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۲۲۶.
۱۹ ـ سید محمد شریف تقوی شیرازی؛ [۶۱]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۸۳۵.
۲۰ ـ سید مرتضی موسوی خلخالی؛ [۶۲]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، خطی.
۲۱ ـ شهید میرزا ابراهیم دنبلی خویی؛ [۶۳]
جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۵، صص ۲۴۱ـ۲۵۰.
۲۲ ـ شیخ احمد تفرشی نجفی؛ [۶۴]
امامی خویی، محمدامین، مرآة الشرق، ج۱، ص۱۲۸.
[۶۵]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۱، ص۹۷.
۲۳ ـ شیخ اسماعیل برغانی؛ [۶۶]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۱، ص۱۶۴.
۲۴ ـ شیخ حسین جواهری؛ [۶۷]
آقا بزرگ تهرانی، الکرام البرره، ج۱، ص۴۲۴.
۲۵ ـ شیخ حیدرعلی فروشانی اصفهانی؛ [۶۸]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۶۹۱.
۲۶ ـ شیخ دخیل حچامی؛ [۶۹]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۲۶۷.
۲۷ ـ شیخ عبدالرزاق انصاری دزفولی؛ [۷۰]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۲۸۶.
۲۸ ـ شیخ عبدالصمد دیزجی زنجانی؛ [۷۱]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۳، ص۱۱۳۱.
۲۹ ـ شیخ عبدالهادی مازندرانی؛ [۷۲]
حرزالدین، محمد، معارف الرجال، ج۱، ص۲۶۴.
۳۰ ـ شیخ علی تبریزی؛ [۷۳]
معلم حبیبآبادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۲، ص۵۰۸.
۳۱ ـ شیخ علی جواهری بعلاوی؛ [۷۴]
حرزالدین، محمد، معارف الرجال، ج۲، ۱۱۷.
[۷۵]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۴، ص۱۵۱۹.
۳۲ ـ شیخ علی منتفکی؛ [۷۶]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۲۹۵.
۳۳ ـ شیخ محمدباقر دماوندی؛ [۷۷]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۲۰۶.
۳۴ ـ شیخ محمد حسن ممقانی؛ [۷۸]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۱، ص۴۰۹.
[۷۹]
جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۶، ص۶۳ـ۷۴.
۳۵ ـ شیخ محمدحسین قائنی؛ [۸۰]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۶۳۸.
۳۶ ـ شیخ محمدحسین قمشهای کبیر؛ [۸۱]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۶۳۵.
۳۷ ـ شیخ محمدصادق نراقی؛ [۸۲]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۲۷۵.
۳۸ ـ شیخ محمدصالح استرآبادی؛ [۸۳]
شرح حال علمای استرآباد (ضمن کتاب استرآباد نامه)، ص۱۹۷.
۳۹ ـ شیخ محمد طه نجف تبریزی؛ [۸۴]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۳، ص۹۶۱.
[۸۵]
جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۸، صص ۲۰۶ـ۲۱۴.
۴۰ ـ شیخ محمدعلی خونساری نجفی؛ [۸۶]
امامی خویی، محمدامین، مرآة الشرق، ج۲، ص۹۲۳.
۴۱ ـ شیخ میرزا محمد همدانی جولانی؛ [۸۷]
مرعشی نجفی، سید محمود، المسلسلات فی الاجازات، ج۲، ص۲۱۳.
۴۲ ـ ملا ابوطالب خویی؛ [۸۸]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۳۲۷.
۴۳ ـ ملا احمد ترشیزی؛ [۸۹]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۱، ص۱۰۵.
۴۴ ـ ملا احمد شبستری؛ [۹۰]
اصفهانی کاظمی، سید محمدمهدی، احسن الودیعه، ج۱، ص۱۰۹.
[۹۱]
خیابانی، ملا علی، علمای معاصرین، صص ۲۱ـ۳۲.
[۹۲]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۱، ص۸۵.
[۹۳]
شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۵، ص۳۷۸.
۴۵ ـ ملا احمد کوزه کنانی تبریزی؛ [۹۴]
امامی خویی، محمدامین، مرآة الشرق، ج۱، ص۱۳۴.
۴۶ ـ ملا احمد مراغی؛ ۴۷ ـ ملا علی دماوندی؛ [۹۶]
میرزای شیرازی، ص۱۶۴.
۴۸ ـ ملا علی علیاری تبریزی؛ [۹۷]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۴، ص۱۴۷۷.
[۹۸]
جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۷، صص ۱۷۶ـ۱۸۳.
۴۹ ـ ملا محمد فاضل شربیان؛ ۵۰ ـ میرزا ابوطالب زنجانی؛ [۹۹]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۳۵۵.
[۱۰۰]
جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۷، صص ۱۸۴ـ۱۹۲.
۵۱ ـ میرزا ابوطالب زنجانی تهرانی؛ [۱۰۱]
معلم حبیبآبادی، محمدعلی، مکارم الآثار، ج۵، ص۱۵۹۷.
۵۲ ـ میرزا جواد مجتهد تبریزی؛ [۱۰۲]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۱، ص۳۱۹.
۵۳ ـ میرزا حبیبالله هاشمی خویی؛ [۱۰۳]
جمعی از پژوهشگران، گلشن ابرار، ج۸، ص۲۱۴ـ۲۲۲.
۵۴ ـ میرزا حسن مجتهد تبریزی؛ [۱۰۴]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۱، ص۳۸۷.
۵۵ ـ میرزا حیدرعلی علیاری تبریزی؛ [۱۰۵]
آقا بزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج۲، ص۶۹۱.
۵۶ ـ میرزا موسی تبریزی. [۱۰۶]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۳۱۶.
۶.۲ - مقررین درس سیدتعدادی از شاگردان فاضل کوهکمری، درسهای استاد خویش را به رشته تحریر درآوردهاند. نام آنان به قرار زیر است: ۱ ـ الخلل، میرزا محمدعلی چهاردهی. ۲ ـ غایۀ المالول فی کشف معضلات الاصول، میرزا موسی تبریزی. ۳ ـ مفتاح النجاح و ذریعة الفلاح، ملا محمد مومن خراسانی معروف به «مساله گو». ۴ ـ رسالة فی الاجارة، میرزا محمد همدانی جولانی. ۵ ـ تقریرات الاصول، سید محمدتقی طباطبایی تبریزی. ۶ ـ بشری الوصول الی اسرار علم الوصول، شیخ محمدحسن ممقانی. ۷ ـ تقریرات درس اصول، ملا احمد شبستری. ۸ ـ تقریرات ابحاث الکوه کمری، علامه حاج میرزا حبیبالله هاشمی خویی، نویسنده منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه. ۹ ـ تقریرات دروس مرحوم سید حسین کوهکمری، سید محمدجواد آقامیری دزفولی. ۱۰ ـ تقریرات دروس مرحوم سید حسین کوهکمری، شیخ محمد صالح استرآبادی. ۱۱ ـ تقریرات دروس آیتالله سید حسین کوهکمری، ملا محمد فاضل شربیانی. ۱۲ ـ تقریرات دروس آیتالله سید حسین کوهکمری، ملا علی نهاوندی. ۷ - مرجعیت شیعهبعد از وفات شیخ مرتضی انصاری، آیت الله میرزا محمدحسن شیرازی و آیت الله سید حسین کوه کمری، هر دو به مرجعیت شیعه رسیدند، اما بیشتر شهرهای آذربایجان و ایروان و تفلیس در اعمال شرعی رجوع به سید کردند. مرحوم واعظ خیابانی و شریف رازی هر دو به نقل از مجله المرشد درباره مرجعیت آن دو مینویسد: در زمان شیخ انصاری مشرف به ریاست روحیه، سیدنا المترجم و قرین وی علامه مجدد شیرازی بودند و بعد از شیخ، هر دو، متصدی حکومات شرعیه و متحمل رجوعات دینیه شدند و آنچه شایسته و سزاوار مقام ایشان بود از مناعت و جلالت، حیازت کردند. پس از اصقاع عالم و بلاد بعیده، ایشان را اراده نمودند و هر گرسنه و تشنه، از فاضل علم و جمیل اخلاق و بسط ید ایشان مستفید و مستفیض گشتند تا اینکه سیدنا المترجم به رحمت حق پیوست و مجدد شیرازی به ریاست دینیه و دنیویه مستقلا قیام فرمود. [۱۰۷]
خیابانی، ملا علی، علمای معاصرین، ص۴.
[۱۰۸]
شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۹۷.
۸ - ویژگیهای اخلاقیسید حسین کوه کمری گذشته از مقام علمی و فقهی در زهد، تقوا، ایثار، گذشت، تواضع، علو طبع، حسن اخلاق و هضم نفس، نادره دوران بود و تاکنون کمتر نظیری برای او دیده و شنیده شده و از قوه حافظه و سداد او چیزهایی نقل شده که از خوارق عادت است. [۱۰۹]
خیابانی، ملا علی، علمای معاصرین، ص۴.
[۱۱۰]
شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۹۸.
آیت الله شهید شیخ مرتضی مطهری در بیان مقام زهد، اخلاص در عمل، بیعلاقگی ایشان به دنیا مینویسد: میگویند : مرحوم آیت الله سید حسین کوه کمری که شاگردان صاحب جواهر و شیخ انصاری و مجتهد مشهور بود و حوزه درسی معتبری داشت. هر روز طبق معمول در ساعت معین به یکی از مساجد نجف میآمد و تدریس میکرد. چنانکه میدانیم حوزه تدریس خارج اصول، زمینه ریاست و مرجعیت است و مرجعیت برای یک طلبه به معنای این است که یک مرتبه از صفر به بینهایت برسد... علی هذا طلبهای که احتمال مرجعیت دارد، مرحله حساسی را طی میکند. مرحوم سید حسین کوهکمری در چنین مرحلهای بود. یک روز آن مرحوم از جایی ـ مثلا از دیدن کسی ـ برمیگشت و نیم ساعت بیشتر به وقت درس باقی نمانده بود، فکر کرد در این وقت کم اگر بخواهد به خانه برود به کاری نمیرسد، بهتر است برود به محل موعود و به انتظار شاگردان بنشیند. رفت و دید هنوز کسی نیامده است، ولی در یک گوشه مسجد، شیخ ژولیدهای با چند شاگرد نشسته و تدریس میکند. مرحوم سید حسین سخنان او را گوش کرد. با کمال تعجب احساس کرد که این شیخ ژولیده بسیار محققانه بحث میکند. روز دیگر راغب شد عمدا زودتر بیاید و به سخنان او گوش دهد آمد. و گوش کرد و به اعتقاد روز پیشین افزوده گشت. این عمل چند روز تکرار شد و برای سید حسین یقین حاصل شد که این شیخ از خودش فاضلتر است و او از درس این شیخ استفاده میکند و اگر شاگردان خودش به جای درس او به درس این شخص حاضر شوند، بهره بیشتری خواهند برد. اینجا بود که خود را میان تسلیم و عناد و ایمان و کفر و میان آخرت و دنیا مخیر دید. روز دیگر که شاگردان آمدند و جمع شدند، گفت : رفقا امروز میخواهم مطلب تازهای به شما بگویم. این شیخ که در آن کنار با چند شاگرد نشسته، برای تدریس از من شایستهتر است و خود من هم از او استفاده میکنم. همه با هم میرویم به درس او! او از آن روز در حلقه شاگردان شیخ ژولیده که چشمهایش اندکی تراخم داشت و آثار فقر از او دیده میشد، در آمد. این شیخ ژولیدهپوش، همان است که بعدها به نام حاج شیخ مرتضی انصاری معروف شد که اهل دزفول است و استاد المتاخرین. شیخ در آن وقت تازه از سفر چند ساله خود به مشهد و اصفهان و کاشان برگشته و از این سفر توشه فراوانی برگرفته بود، مخصوصا از محضر مرحوم حاج ملا احمد نراقی در کاشان. چنین حالتی در هرکس باشد، مصداق «اسلم وجهه لله» است. یادآوری میشود که پس از شیخ انصاری، شیعیان ترک زبان، مقلد مرحوم کوهکمری شدند. ۹ - تالیفاتسید حسین کوهکمری به غیر از تقریرات اساتیدش در فقه و اصول، آثار قلمی دیگری دارد که متاسفانه به علت بدی خطی که داشته، استنساخ آنها غیر مقدور گردیده است. [۱۱۳]
شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۳۰۸.
مرحوم واعظ خیابانی با استناد به قول شاگرد ایشان آیتالله شیخ محمد حسن ممقانی درباره تالیفات وی میگوید:آنها به قدر یک ظرف بزرگ مملوی که حملش مشکل باشد، بود، ولی به واسطه ضعف خط و عدم روابط در ذیل صفحات، تدوین آنها صعب و ضایع گردید. [۱۱۴]
خیابانی، ملا علی، علمای معاصرین، ص۴.
فهرست آثار علمی و قلمی ایشان بدین قرار است: ۱ ـ وسیلة النجاة؛ ۲ ـ الاجارة؛ ۳ ـ الارث؛ ۴ ـ استصحاب؛ ۵ ـ الزکاة؛ ۶ ـ القضاء؛ [۱۱۵]
اشکوری، سید جعفر، فهرست کتب خطی کتابخانه سید محمد حجت کوه کمری، ص۴۰، ش ۳۹.
۷ ـ الرسالة العملیة؛ [۱۱۶]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۲۶۰.
۸ ـ الذخیرة، (حواشی بر قواعد شهید اول)؛ ۹ ـ تقریرات درس استادش آیت الله سید ابراهیم قزوینی؛ ۱۰ ـ حاشیة فرائد الاصول؛ [۱۱۷]
صدرایی خویی، علی، فهرست آستان معصومیه سلاماللهعلیهم، ج۲، ص۳۰، ش ۴۱۹.
۱۱ ـ حاشیة النخبه (عربی، تهران، ۱۳۲۹ق)؛ ۱۲ ـ مناسک حج؛ ۱۳ ـ رسالة فی مقدمة الواجب؛ [۱۱۸]
خیابانی، ملا علی، علمای معاصرین، ص۴.
۱۴ ـ الخلل فی الحج (ناتمام است.)؛ [۱۱۹]
خیابانی، ملا علی، علمای معاصرین، ص۴.
۱۵ ـ الصلاة؛ [۱۲۰]
خیابانی، ملا علی، علمای معاصرین، ص۴.
۱۶ ـ رسالة البرءة؛ [۱۲۱]
امامی خویی، محمدامین، مرآة الشرق، ج۱، ص۶۰۵.
۱۷ ـ بعض الرسائل الفتوائیة؛ [۱۲۲]
امامی خویی، محمدامین، مرآة الشرق، ج۱، ص۴.
۱۸ ـ اجوبة المسائل المتفرقة؛ [۱۲۳]
امامی خویی، محمدامین، مرآة الشرق، ج۱، ص۴.
۱۹ ـ تقریرات دروس فقهی و اصولی استادش شیخ انصاری؛ [۱۲۴]
انصاری، مرتضی، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص۲۶۰.
۲۰ ـ حواشی بر قواعد شهید اول. [۱۲۵]
خیابانی، ملا علی، علمای معاصرین، ص۶.
۱۰ - وفاتآیت الله سید حسین ترک کوه کمری، در سال ۱۲۹۱ قمری به فلج یا سل [۱۲۶]
ممقانی، عبدالله، مخزن المعانی، ص۴۷.
مبتلا گردید و ناصرالدین چند نفر پزشک متخصص از ایران برای معالجه او فرستاد، ولی معالجات آنان سودی نبخشید. با وجود این، تدریس را دو یا سه سال آخر حیاتش ترک نکرد و سرانجام در حدود هشتاد سالگی، ندای حق را در ظهر روز شنبه ۲۳ رجب المرجب ۱۲۹۹ قمری (تاریخ وفات ایشان نهم شعبان المعظم ۱۲۹۹ قمری ذکر شده است) [۱۲۷]
تبریزی خیابانی، علی، وقایع الایام، ج۲، ص۶۱۵.
در نجف اشرف لبیک گفت.پس از تشییع و اقامه نماز میت توسط شاگرد باوفایش آیت الله شیخ علی جواهری بعلاوی، در منزل خود واقع در محله عمارهیا محله المشراق [۱۲۸]
ممقانی، عبدالله، مخزن المعانی، ص۴۷.
که در مقابل مقبره آیتالله شیخ محمدحسن نجفی (نویسنده جواهرالکلام) بود، به خاک سپرده شد.علاقهمندان وی بر سر مزارش قبه عالی ساختند و شعرا و ادبای عصر از جمله سید محمد سعید حبوبی و شیخ کاظم سبتی در رثایش شعر گفتند [۱۳۰]
شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، ج۱، ص۳۰۸.
[۱۳۱]
شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۹۸.
و ماده تاریخ وفات «دخل الخلد» را برای او انتخاب کردند. [۱۳۲]
آقا بزرگ تهرانی، الکرام البرره، ج۱، ص۴۲۲.
هماکنون مقبره ایشان به نام خود او معروف است. به خاطر این که هنگام رحلت ایشان، اولادی از او باقی نمانده بود، همه کتابها خطی و چاپی اعم از تالیفات و تقریرات به آیت الله سید محمد حجت کوه کمری (نواده برادریش) منتقل گردید و ایشان نیز ضمن استفاده از آنها در مباحثاتش، به تحقیقات او اشاره میکرد. [۱۳۴]
شریف رازی، محمد، آثار الحجة، ج۱، ص۹۸.
۱۱ - نپوسیدن بدن بعد از بیست سالبیست سال پس از وفات آیت الله سید حسین کوهکمری، همسر علویهاش درگذشت و طبق وصیت وقتی میخواستند او را در کنار سید دفن کنند، جسد سید تر و تازه ظاهر گردید! گذشت بیست سال هیچ تاثیری در آن نگذاشته بود! آیت الله شیخ آقا بزرگ تهرانی این جریان را از متولی پرهیزگار مقبره سید حسین کوه کمری به نام ملا باقر نهاوندی نقل میکند و از قول او مینویسد: هنگامی که برای آن مخدره در کنار قبر مطهر سید لحد کندند، روزنهای باز شد، از آن روزنه نگاه کردم، پیکر سید را تر و تازه دیدم، گویی همین الان دفن شده است. سپس شیخ آقا بزرگ تهرانی می افزاید: آری شایسته است که جسد پاک این بزرگان هرگز نپوسد، زیرا، اینان در همه عمر، بدنهای خود را در کسب خشنودی پروردگار به زحمت انداختهاند، و تمام هم و غم خود را در خدمت به شریعت مقدسه و در حمایت از دین صرف کردهاند... خوشا به حال آنان! وه چه بازگشت نیکویی دارند! [۱۳۵]
آقا بزرگ تهرانی، الکرام البرره، ج۱، ص۴۲۲.
۱۲ - پانویس
۱۳ - منبع• سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله «سیّد حسین کوه کمری»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱۲/۰۲. ردههای این صفحه : دانش آموختگان حوزه تبریز | دانش آموختگان حوزه کربلا قرن 13 (قمری) | دانش آموختگان حوزه نجف قرن 13 (قمری) | درگذشتگان سال 1299 (قمری) | شاگردان شریف العلماء مازندرانی | شاگردان شیخ مرتضی انصاری | شاگردان صاحب جواهر | شاگردان صاحب ضوابط | شاگردان صاحب فصول | فقیهان شیعه قرن 13 (قمری) | مدفونان در نجف | مراجع تقلید سده سیزدهم(قمری) | نویسندگان شیعه سده سیزدهم(قمری)
|